نمایش 1–12 از 55 نتیجه

کارون سال 1350 | اهواز قدیم

کارون سال 1350

اينجا كنار دريا نيست، اين كشتي ها در كنار اسكله دريايي پهلو نگرفته اند، اينجا همان كارون است، كاروني كه امروز در حال تكه تكه كردنش هستيم، اين همان كارون امروز است كه قايق هاي كوچك هم به سختي از ان عبور ميكنند، نمي دانم چرا با اين همه پيشرفت علم و تكنولوژي هر روز شاهد نابودي بخشي از محيط زيست هستيم، اموزش و فرهنگسازي به اجبار باعث اباداني نميشود، مردم بايد اهميت محيط زيست را با تمام وجود درك كنند، بايد باور كنند اين منابع در حال نابودي هستند و امكان تجديد كردنش تقريبا غير ممكن است. اگر اندكي تفكر كنيم خودمان حافظ منابع مان مي شويم.در ايران فقط يك چهارم ميزان بارش استفاده ميشود و بسياري از اين بارش هدر مي رود، سيستم هاي لوله انتقال اب قديمي هستند و بيش از ٣٥ درصد اب هدر مي رود، مديريت اب بسيار ضعيف است، در بخش كشاورزي به دليل مديريت ضعيف و كشاورزي سنتي ميزان زيادي اب هدر ميرود ( بيش از ٩٠ درصد اب در بخش كشاورزي استفاده مي شود، حدود ١٧ به اشتغال در كشاورزي مشغول هستند و توليد ناخالص كشاورزي حدود ١١ درصد است). خودتان قضاوت كنيد با اندكي تفكر در خواهيم يافت كه ما به مديريت نياز داريم تا بحران اب را كنترل كنيم. تمام شهرهاي ايران شهر ماست و محيط زيست تمام نقاط ايران محيط زيست ما مي باشد. امروز كارون در خطر مرگ است لطفا در نجات جان كارون كوشا باشيد. عكس مربوط به سال ٥٠ رودخانه كارون

چگونه تو را فراموش کنم | دیوار دلنوشته اهواز

چگونه تو را فراموش كنم؟ اگر تو را فراموش كنم بايد سال هايي را كه نيز با تو بوده ام فراموش كنم دريا را فراموش كنم و كافه هاي غروب را باران را اسب ها و جاده ها را بايد دنيا را زندگي را و خودم را نيز فراموش كنم تو با همه چيز، درآميخته اي!

اُوتِ آخر | پل سیاه اهواز | دلنوشته دیوار اهواز

اینجا دیوار اهواز  است.جایی که شما دلونشته های خود را می توانید از طریق ارسال مطلب سایت برای ما ارسال کنید.ما همه چچیز را بازتاب می دهیم.

روزهایی می‌شود که دوست داری برای خودت باشی. نه اینکه ناراحت باشی یا گرفته باشی. فقط دوست داری برای خودت باشی. انگار قرار است جایی حضور و غیاب کنند و تو باید صِرفَن حضور خود را اعلام کنی. اینجاست که نگاهی به ساعتت می‌کنی و دنبالِ جورابت می‌گردی. می‌خواهی تَنِ خود را برداری و ببری یک گوشه‌ای، جایی، جایی، جایی، اما کجا؟ کجا می‌خواهی بروی که تمامَن خودت در تنت، آنجا حضور داشته باشی؟ بی حضورِ فکرهایی که هر بار پرتَت می‌کند یک سمتی.

در محیطِ شهریِ #اهواز ، یک‌سری جاها هستند که می‌شود آنجاها را نقطه‌های اَمنِ حضور نام‌گذاری کرد. جاهایی که بتوانی بروی و برای خودت باشی. برای من #پل_سیاه این‌گونه است. قدیمی‌ترین پلِ مدرنِ اهواز با پنجاه و دو پایه و بدنه‌ای فلزی، که کم‌کم می‌رود نود ساله شود. تاریخی دارد برای خودش. می‌گویند در پیروزیِ متفقین در جنگ‌جهانیِ دوم تاثیر داشته است. اما به نظرم این‌گونه کوچکش می‌کنند. پل سیاه، موجودیتی کاملن خوزستانی دارد و با معیارهای زیبایی‌شناسیِ تهرانی، نمی‌شود گفت " چه پلِ خوشگلی!" . پل سیاه نه خوشگل است نه قشنگ نه هر کلمه‌‌ی کم‌عمقِ دیگری که برای مفهومِ زیبایی به‌کار می‌برند.

برای فهمیدنِ زیباییِ پل سیاه، باید آن را با لهجه‌ی جنوبی ببینیم. پُلی که با پنجاه و دو پایه‌ش سیاهه، مثه پوستای آفتاب‌ سوخته‌مون، مخصوصن رو زانوها و پشتِ گردن‌مون، وقتی که چهار ماهِ تموم وِسِطِ گرما و شرجی، می‌دوئیدیم دنبالِ توپِ سه پوسه و فول می‌کردیم رو هم و اون‌قدر خسته می‌شدیم که یکی داد می‌زد "ئی دیگه اوتِ آخِره" . پلی که با پنجاه و دو پایه‌ش سیاهه، مثه نفتایی که روش بُردن، مثه روزگارمون وقتی که هم گرمه و هم گرتِ خاکه و هم #کارون بو بِدی می‌ده. پلی که با پنجاه و دو پایه‌ش سیاهه، مثه سردردامون وقتی آفتاب دو دستی می‌بافِمون و تُو بیس‌چار متری ایستادیم منتِظرِ تاکسی و همه‌ش می‌گیم خدا کنه تاکسیه کولردار باشه. *** نمی‌دانم. شاید روزی برسد که نفت تمام شود و کارون همه‌اش بشود ساحل و ته‌سیگار و یکی داد بزند " ئی دیگه اوتِ آخِره " اینجاست که پل سیاه نگاهی به ساعتش می‌کند و دنبالِ جورابش می‌گردد. می‌خواهد تَنِ خود را با پنجاه و دو پایه‌اش بردارد و ببرد یک گوشه‌ای، جایی، جایی، جایی، اما کجا؟

متن و عکس از پیج اهواز قدیم

کودک اهوازی در کنار پل سفید | دلنوشته دیوار اهواز

دل تنگ بی خیالی کودکی دل تنگ دویدنهای بدون خستگی دل تنگ دلخوشياي ساده ى كودكيم... 

اینجا اهواز است | دلنوشته دیوار اهواز | فیلم خوزستان

شاید روزهایش گرم و طاقت فرسا باشد اما شب های زنده و زیبایش فوق العادست

شهری بر اشفته كه زير خاک خفته | دلنوشته دیوار اهواز | فیلم خوزستان

شهری بر اشفته كه زير خــــــــــاك خفته نخل های شهر من سالهاست كه سوخته آن رود زيبا كو كارون پـــر آبـــــــــــــــم لنج های ماهيگير شـــب های بی خوابم اهواز شــــــــهر من امروز چه محجوره هوای شــــــــهر من عــمريست مسمومه اهواز بيدار شو از خواب طــــــــولانی اهواز من پاشـــــــــو تو زنــــده ميمانی هشت سال جنگيدی هر چی غمو ديدی دنيات ويـــــــرون شد، مگر تو بريدی؟ روزهای ســــــخت تو روزی تمام ميشه تو سربلنــــــد ميشی ای شير اين بيشه اهــــــــواز باور كن ای شـــــهر رويایی جایی نميــــــرم من وقتی تو اينجایی

می گويند با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد! | دلنوشته دیوار اهواز

می گويند با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد! دلنوشته دیوار اهواز

شما گوش نکنید، چون اگر چنين بود، از منش و شخصیت هیچكس، چيزى باقى نمی ماند! . هركس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش! . نگذار برخورد نادرست آدمها، اصالت و طبیعت تو را خدشه دار کند. اگر جواب هر جفايى، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب میشد! . اگر نمی توانى شخص مثبت زندگی كسى باشى، اگر براى ياد دادنِ همان خوبى هايى كه خودت بلدى ناتوان هستی... اگر خوبى كردى و بدى ديدى... كنار بكش... اما بد نشو! . اين تنها كاريست كه از دستت بر می آيد... تو شخص مثبت زندگی خودت باش...

Now you’re in Ahwaz | دلنوشته دیوار اهواز

AHWAZ, riverside, Where dreams are made of There's nothing you can’t do Now you’re in Ahwaz These streets will make you feel brand new Big lights will inspire you Let's hear it for Ahwaz...