تحقیق در مورد فرهنگ بومی ایران را می توانید در وب سایت خوزستان خبر مطالعه کنید.
فرهنگ بومی ایران یکی از فرهنگ های بسیار قوی در میان اکثر کشورهای باستانی دنیا می باشد زیرا دارای اقلیم های فراوان بوده و هر یک از این اقلیم ها مردمی با فرهنگ و تاریخ غنی دارد که هر یک دارای فرهنگ بومی مختص به خود می باشند از آداب و روسم و فرهنگ غذایی و جشن ها گرفته تا نوع صحبت کردن.در ادامه یک انشا در این مورد برای شما عزیزان قرار داده ایم.
فرهنگ بومی چیست ؟
فرهنگی است متشکل از آداب، رفتارها، اعتقادات، هنرها، ارزش های یک جامعه ی خاص که توسط افراد همان جامعه ، بدون دخالت عامل بیرونی به وجود آمده، حفظ و مصرف می شود و نیز به واسطه ی افراد جامعه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. از مصداق های این نوع فرهنگ می توان به رفتار خاص یک قوم درمورد مسائل دینی ومذهبی،قصه ها وافسانه های عامیانه، موسیقی بومی – محلی ، صنایع دستی، هنجارهای خاص آن قوم در معاشرت با دیگران اشاره کرد. این نوع فرهنگ چون در یک سیر تکاملی طبیعی و بنا به نیازهای واقعی شکل گرفته و نسبت بیشتری باجغرافیا دارد به ندرت دچار اضمحلال شده و به همین جهت آن را اصیل به شمار می آورند.
فرهنگ بومی همانند بسیاری از فرهنگها در جهان یک فرهنگ محلی ـ منطقهای است که دارای مرز معین فرهنگی است. افراد بومی از طریق آن خود را با دیگران غیر بومی متمایز میکنند و برای این تمایز ویژگیهای فرهنگی ـ اجتماعی ـ محیطیای وجود دارد که را دارای یک فرهنگ معین کرده و ما به دلیل حضور دلالتهای توپولوژیک و محیطی آن را فرهنگ بومی ایران نامگذرای کردیم.
هر فرهنگی در قالب فرهنگی خود دارای هویت مربوط به آن فرهنگ میباشد. فرهنگ بومی نیز به دلیل نام نهادن فرهنگ برای آن میتواند در ساختار درونی خود هویتی به افراد بدهد که از آن میتوان به نام هویت بومی نام برد. هویت بومی برگرفته از فرهنگ بومی که لااقل میتوان در بخشهایی تمایز بین آن با فرهنگ همجوار را یافت. حال سؤال اصلی این است که اصلاً چرا ما گفتیم هویت بومی، نه هویت فرهنگی، برای این مسأله ابتدا لازم است ما بوم را بشناسیم. بوم یا محیط در انسانشناسی اکولوژی، یا انسانشناسی محیط شناختی مفهومی فیزیکی است که در آن خاصیت طبیعت، محیط زیست اقلیم درج میگردد. این مفهوم در انسانشناسی اکولوژیک مستلزم وجود الزامات مادی و شرایط محیط شناختی است که بر فرهنگ تاثیر می گذارد، از این نظر میتوان به تبع تأثیر بوم بر فرهنگ میتوان از آن به طبقه فرهنگ بومی ردهبندی کرد. از آنجا که روی دیگر سکه فرهنگ، هویت است میتوان برای فرهنگ بومی هویت بومی درنظر گرفت. بنابراین میتوان از هویت بومی سخن به میان آورد. حال نیاز است پتانسیلهای هویت بومی را مورد بررسی قرار داد.
کار های بنیادین شکل گرفتن فرهنگ ایران را میتوان در ایران پیش از مهاجرت آریائی ها، فرهنگ مردمان کوچ روی آریائی (ایرانی)، پادشاهی ماد، امپراتوری هخامنشیان، حکومت اشکانیان، دوران شاهنشاهی ساسانیان، سلطه خلفا بر ایران، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملیپاکستان به زبان پارسی است.
در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و گویشها لهجههای پارسی ۲- جشنهای ملی از جمله نوروز و شب یلدا و گاهشماری خورشیدی ۳- مذهب تشیع ۴- فلسفه ۵- دینها و آیینهای زرتشتی و مهرپرستی ۶- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و خوراک ایرانی) ۷- فرهنگهای محلی اقوام ایرانی ۸- موسیقی سنتی ایران
عناصر اصلی فرهنگ ایرانی
نوروز و تقویم هجری خورشیدی: نوروز از جشنهای باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی فلات ایران یعنی در کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان،ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخشهای کردنشین کشورهای عراق و ترکیه و سوریه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار میشود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در آفریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد. از جشنهای متعددی که در ایران باستان مرسوم بوده، یا از جشنهای اندکی که از آن عهد به یادگار مانده، هیچیک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچکتر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن میآید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن؛ و نماد آن انداختن سفره هفت سین است.[۴] در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم میشدهاست که با اعتدال ربیعی همگام شود و در نتیجه سالها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز داشتهاند. تقویم رسمی ایران و تقویم رسمی افغانستان بر اساس تقویم جلالی ساخته شدهاند ولی هم طول ماههایشان و هم مبدأ تاریخشان با تقویم جلالی متفاوت است.
زبان پارسی (دری و تاجیک):فارسی، پارسی، یا فارسی دری (در برخی متون قدیم: پارسی دری) زبان رسمی کشور ایران و تاجیکستان و یکی از زبانهای رسمی کشور افغانستان است. در ایران نزدیک به ۷۰ میلیون، در افغانستان ۲۰ میلیون، در تاجیکستان ۵ میلیون، و در ازبکستان پیرامون ۷ میلیون نفر سخنور دارد. زبان فارسی گویشورانی نیز در هندوستان و پاکستان دارد (نگا:زبان فارسی در شبه قاره هندوستان). روی هم رفته میتوان شمار فارسیدانان جهان را پیرامون ۱۱۰ میلیون نفر برآورد کرد. با وجود اینکه فارسی در حال حاضر زبان رسمی پاکستان نیست؛ ولی قبل از استعمارانگلیس. زبان رسمی و فرهنگی شبهقاره هند در زمان سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند بودهاست. زبان رسمی کنونی پاکستان، اردو است که در واقع «ایرانیشده» زبان هندی و به شدت تحت تأثیر فارسی است و واژههای فارسی بسیار زیادی در آن موجود میباشد. اکنون نیز به عنوان یک زبان فاخر در بین نخبگان به خصوص در زمینه هنر و موسیقی (موسیقی قوالی) رواج دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیانگذاران پاکستان تصمیم گرفتند که سرود ملی کاملاً به زبان فارسی سروده شود. در زبان فارسی به خط فارسی حدود ۳۲ حرف اصلی وجود دارد که به مجموع آنها الفبای فارسی گفته میشود.
اسلام و مذهب تشیع و شاخههای مختلف آن: اکثریت ایرانیان بعد از حمله اعراب در طول زمان به آیین اسلام گرویدند و مسلمان شدند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است. نزدیک به هشتادوهشت درصدایرانیان شیعه میباشند. دودرصد غیره و ده درصد اهل سنت دور تادور ایران اهل سنت هستند. شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. در حالی که مذهب شیعه دسته کم از قرن دوم هجری با این نام به معنای پیرو شناخته شده بود و در زمان امام ششم شیعیان رشد قابل ملاحظهای داشت، ولی گسترش و ظهور شیعه دوازده امامه به سبک فعلی از زمان حکومت صفوی در ایران انجام شد که شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام نمودند و از تشیع به عنوان ابزاری برای تمرکز قدرت استفاده نمودند. این مسئله که ایرانیان بهطور تاریخی به اینکه پادشاهان باید فر شاهنشهی داشته باشند و خون شاهنشهی باید در رگهایشان جاری باشد اعتقاد داشتهاند،[۱] در نزدیک شدن فرهنگ شیعه و ایرانی بسیار مؤثر بودهاست. به دلیل گسترش تشیع و شکلگیری فعلی آن در زمان پادشاهان صفوی و توسط ایرانیان، فرهنگ ایرانی و شیعه اشتراکات فراوانی دارد.
فرهنگ آذری:با آمدن اقوام آریایی به فلات ایران، اقوام بومی آذربایجان با ایشان آمیخته شدند و در یک اتحاد، پادشاهی ماد را به وجود آوردند. از آن تاریخ به بعد آذربایجان قسمتی از ایران بود و پس از حمله اعراب به ایران در قرنهای ابتدایی ورود اسلام به ایران آذربایجان از کانونهای عمده مقاومت وشورش ایرانیان در برابر اعراب بود. از حدود قرن پنجم هجری به بعد، حوادث متناوب یکی بعد از دیگری آذربایجان را آماج تهاجمات پیاپی قرار داد. بعد از سلجوقیان، دورِ سلسله جنبانی ترکان آتابای یا اتابکان آغاز و با نفوذ این اقوام و گسترش زبان ترکی، سیطرهٔ زبان آذری که بازمانده و متحول شدهٔ زبان مادها بود، محدود و رفته رفته رو به کاهش نهاد. با ادامه تسلط ترکان در دوران اتابکان باز هم عده ترکها در سرزمین آذربایجان فزونی یافت و مآلاً زبان ترکی رونق بیشتری گرفت. در دوران مغولها که بیشتر سربازان آنان ترک بودند و آذربایجان را تختگاه خود قرار دادند بازهم به نفوذ ترکان افزوده شد.
بعدها از زمان صفویان که خود به نوعی برخاسته از قوم مغول بودند و ورود اقوام قزلباش و اقوام دیگر به آن دیار آذربایجان از اهمیتی مضاعف برخوردار گشت و فرهنگ جدید آذربایجان که تأثیر گرفته از تاریخ پر فراز و نشیب خود بودهاست، تأثیری شگرف بر تاریخ و فرهنگ ایران گذاشتهاست.
زبان و فرهنگ کردی: بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. این نکته که که زبان کردی بازماندهٔ زبان ماد است، و التزاما کردهای امروزی هم استمراری از مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی بدرستی شناخته نشده، کماکان یک فرضیه باقی میماند.[۲] آیینهای ایرانی، مانند نوروز، مهرگان، و سده، میان کردان با شکوه بیمانندی برپا میگردد و تا امروز هم در میان گروههای بزرگی از کردان که به فرقههای کهن دینی این سرزمین منسوبند، ردپای بسیاری از باورهای «مغانی»، «مزدکی»، «زروانی» و «مانوی» دیده میشود که نمادی از اعتقاد مشترک باستانی آنان با کیشهای ملی ایرانی میباشد. موسیقی کردی بخش بزرگی از موسیقی فعلی ایران را تشکیل میدهد و بسیاری از مشهورترین خواننده هاو گروههای موسیقی سنتی داخل ایران، از کردستان میباشند.
آیین میتراییسم یا مهرپرستی: مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر (میترا) بنیاد شده بود. به دلیل ارزشمندی آفتاب در این دین برخی نیز این دین را آفتابپرستی دانستهاند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش بغانی بودند. آیین مهر یک دین یا قانون تدوین شده نیست آیین و سنتی است که آغاز آن تاریک است. اولین گروه آریاییهایی که وارد فلات ایران شدند در پیمان نامههای میان خود به میترا سوگند میخوردند.[۳] بسیاری از جشنهای و سنن ایرانی ریشه در میتراییسم دارد بهطور مثال شب یلدا ریشه در اعتقاد ایرانیان به تولد میترا در این زمان دارد. روزها تا این شب کوتاه میشوند و بعد از این شب شروع به طولانی شدن میکنند. این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بودهاست که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
غذاهای محلی
خورشت خلال غذای محلی کرمانشاه نازخاتون غذای محلی گیلان، مرغ ترش غذای محلی مازندارن، شله غذای محلی مشهد، سمبوسه و فلافل غذای محلی جنوب، کوفته تبریزی غذای محلی تبریز ،آش ترخینه غذای محلی الیگودرز
نقاط ضعف
کنونی
بنظر میرسد علاوه بر محرومیتهای بیرونی، یک عدم تمایل درونی و ذاتی در بسیاری از ایرانیان برای تعامل و مبادله اطلاعات به زبان غیر فارسی وجود دارد که میتواند منجر به نوعی جدایی فرهنگی گردد. نمونهٔ آن را حتی میتوان در بین ایرانیان مقیم خارح ایران که نیاز چندانی به تعامل با غیر ایرانیان ندارند مشاهده کرد.[۴][۵][۶]
از موارد دیگر میتوان به تمایل کمتر به کار جمعی نسبت به فردی اشاره کرد.[۶][۷]
تاریخی
در اثر حملات بسیار گستردهای که بر ایران در طول تاریخ وارد شدهاست و در کنار آن آب و هوای گرم و خشک ایران، فرهنگ ایران دچار مشکلات عدیدهای شدهاست. منظور از حمله، تهاجمی است که به سلطه قومی خارجی با منافع متفاوت، و تأمین اهداف آن قوم برای مدتی طولانی منتهی شدهاست (که حملات اسکندر مقدونی، اعراب و مغولها از این دستهاند یعنی سه حملهٔ بزرگ همراه با تهاجم فرهنگی در تاریخ ایران). حملاتی که به سلطه قوم خارجی با منافع متفاوت منجر میشود به صورتهای گوناگون بر فرهنگ یک کشور تأثیر میگذارد که میتوان به ایجاد ترس و روحیه محافظه کاری و در کنار آن افزایش خشونت در جامعه و همچنین ورود فرهنگ و زبان بیگانه اشاره کرد.[۸]
مطابق آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، در سالهای اخیر سرانه تفریحی و امور فرهنگی در این کشور از سال ۱۳۸۳ به این سو کاهش یافتهاست و از ۳٫۴٪ در آن سال به ۲٫۵٪ در سال ۱۳۹۲ رسیدهاست. این مقدار حدوداً یکشصتم هزینههای جاری خانوار است و یکششم میانگین جهانیست. این نسبت در اروپا یکپانزدهم، آمریکا یکچهاردهم و آسیای شرقی یکبیستم تخمین زده شدهاست.[۹]
منابع
- «حقیقت چه قدر آسیبپذیر است؟ احمد شاملو».
- «بنیانهای تاریخی کردان».
- خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامfa.wikipedia.org
وارد نشدهاست. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - Journal of the Faculty of Letters and Human Sciences. Dānishkadah، ۱۹۸۸.
- محسنیانراد، مهدی. در حسرت فهم درست: روایت ۴۲ سال پژوهش ارتباطی در ایران. H&S Media. شابک ۹۷۸۱۷۸۰۸۳۵۸۳۹.
- پرش به بالا به:۶٫۰ ۶٫۱ محسنیانراد، مهدی. در حسرت فهم درست: روایت ۴۲ سال پژوهش ارتباطی در ایران. H&S Media. شابک ۹۷۸۱۷۸۰۸۳۵۸۳۹.
- مکارمی، حسن. سرزمین فرهنگی ایران. H&S Media، ٢٠١٥-٠٥-١١.ISBN ٩٧٨١٧٨٠٨٣٤٦٨٩.
- «مشکلات فرهنگی ما ایرانیان».
- «نگاهی به توزیع استانی هزینههای فرهنگی». رادیو فردا. ۳۰ بهمن ۱۳۹۳. بازبینیشده در ۲۰۱۵-۰۲-۱۹.
عالی
از پیش هم بد تر بود