کدام سنگ بیانگر زمان طولانی سرد شدن مواد مذاب است ؟
پاسخ :
به کلیه ی فرآیندهایی که باعث ذوب و انجماد(تبلور) مواد داخل یا سطح زمین می شود، فرآیندهای آذرین گویند. حاصل این فرآیندها ایجاد سنگ های آذرین می باشد.
سنگهای آذرین درونی حاصل فرایند ماندن ماگما در آشیانه و سرد شدن آهستهٔ آن میباشد
طبق تقسیم بندی کندی( W.B.Kennedy; 1930)، فرآیندهای آذرین به دو دسته ی آذرین درونی و آذرین آتشفشانی تقسیم می شوند.
گروه آذرین درونی: از ذوب بخشی پوسته در نواحی قاره ای بوجود می آید. سنگ های متعلق به این مجموعه در قسمت های پایین تر از سطح زمین سرد و متبلور می شوند و به نام سنگ های آذرین درونی معروفند.
گروه آتشفشانی: که از مواد مذاب درونی (ماگما) در نتیجه ی ذوب بخشی قسمت های بالایی گوشته ایجاد می شوند. سنگ های این گروه بر اثر انجماد مواد مذاب درونی که تا سطح زمین بالا می آیند یا به سطح زمین می رسند و در آن جریان می یابند، تشکیل می شوند. مواد مذابی که از آتشفشان خارج می شوند و در سطح زمین جریان می یابند نیز به این گروه تعلق دارند.
پس بنابراین، طبق نظریه ی کندی، سنگ هایی که تشکیل آن ها به نحوی با فعالیت های آتشفشانی مربوط باشد جزء مجموعه ی آتشفشانی اند، بدون توجه به اینکه در سطح زمین متبلور شده یا در نواحی پایین تر. از طرفی دیگر هر سنگی که در زیر سطح زمین جامد شده و تقریباً هیچگونه ارتباطی با فعالیت های سطحی ( آتشفشانی) نداشته باشد، جزء سنگ های آذرین درونی تقسیم بندی می شود.
از طرفی دیگر، سنگ های آذرین به دو دسته ی خروجی و نفوذی تقسیم بندی می شوند. سنگ های خروجی از سخت شدن مواد مذابی به وجود می آیند که به سطح زمین می رسند و سنگ های نفوذی از تبلور ماگما در درون پوسته ی زمین ساخته می شوند، خواه به فعالیت های آتشفشانی مربوط باشند یا نه.
ذوب و تبلور کانی ها
بطور واضح، لازمه ی ذوب کانی ها، افزایش دماست. بطوری که با گرم شدن یک کانی یون های آن شروع به حرکت کرده تاجایی که به دمایی برسند که در آن پیوندهای شیمیایی که یون ها را در کنار هم قرار داده شکسته شوند. درنتیجه سیالی حاصل می شود که یون ها در آن به آزادی حرکت می کنند. دراین سیال یون های کاتیون( بار مثبت) و آنیون(بارمنفی) با هم برخورد کرده و پیوندهای موقت و لحظه ای را بوجود می آورند.
برعکس ذوب، تبلور کانی ها مشروط به کاهش دماست. وقتی ماگما به اندازه ی کافی سرد شد، هسته ی اولیه ی بلورهای کانی در آن تشکیل می شوند. سپس یون ها به سمت این هسته ها حرکت کرده و آن ها را به گونه ای هندسی و بر مبنای ساختمان بلوری رشد می دهند.
ذوب و تبلور سنگ های آذرین به یکی از سه حالت زیر صورت می گیرد:
- ذوب و تبلور ساده
- ذوب و تبلور پیوسته
- ذوب و تبلور ناپیوسته
ذوب و تبلور ساده:
در این نوع ذوب، با رسیدن کانی به دمای مشخص( دمای ذوب) پیوند بین یون ها شکسته می شود. در این حالت، در طول ذوب یا تبلور بخش جامد و مایع دارای ترکیب مشابهی هستند.
ذوب و تبلور پیوسته:
این حالت در بسیاری از کانی هایی که تغییرات تدریجی(سری محلول جامد) وجود دارد دیده می شود. در این حالت با افزایش دما تمام پیوندها، همانند ذوب ساده، در یک دمای خاص شکسته نمی شوند بلکه بطور پیوسته و در محدوده ای از دما صورت می گیرد و در طول ذوب ترکیب دو بخش جامد و ماگما بطور دائم تغییر می کند.
ذوب و تبلور ناپیوسته :
در این نوع ذوب، نتیجه ی ذوب اولیه مقداری ماگما و یک نوع کانی است که ترکیب هیچ یک مشابه کانی اولیه نیست. این نوع ذوب بدین جهت ناپیوسته خوانده می شود که ترکیب بخش جامد و بخش مذاب در طول فرآیند ذوب بطور ناگهانی تغییر می کند. همچنین ماگما به طور ناگهانی متبلور ساختن یک کانی را متوقف کرده و تبلور کانی دیگری را آغاز می کند.
در طبیعت حرارت تنها عامل گسسته شدن پیوندهای موجود در کانی ها نیست. آب نیز بدلیل ساختمان ویژه ای که دارد جدا شدن یون های کانی ها را آسان می کند و از آنجا که تقریباً در همه ی سنگ ها کم و بیش آب وجود دارد، می توان آن را عامل مهمی در فرآیندهای ذوب و تبلور به حساب آورد.
بطور کلی هر مولکول آب به صورت یک آهنربا عمل می کند و به هر کاتیون یا آنیونی که در سطح یک کانی آشکار باشد یک نیروی الکترواستاتیک ضعیف وارد می کند. این جاذبه بخشی از نیرویی که یون ها را در جای خود نگه میدارد خنثی نموده و آزاد شدن آن را آسان می کند. حال برای گسستن این پیوندهای ضعیف شده، انرژی حرارتی کمتری لازم است و به این ترتیب است که در حضور آب نقطه ی ذوب مواد کاهش می یابد.
از طرفی میدانیم که با بالا رفتن فشار، نقطه ی ذوب مواد افزایش می یابد. به زبانی یک سنگ مرطوب و حاوی آب نسبت به سنگی مشابه ولی خشک از نقطه ی ذوب پایین تری برخوردار است. نکته ی دیگر آنکه با افزایش فشار، دمای ذوب یک سنگ مرطوب به مقدار بیشتری کاهش می یابد و این کاملاً مخالف نقش فشار در ذوب سنگ های خشک است.
ماگما
ماگماها به سه گروه اصلی تقسیم می شوند:
- ماگمای بازالتی
- ماگمای آندزیتی
- ماگمای گرانیتی
ماگمای بازالتی:
بستر اقیانوس های عالم از سنگی به نام بازالت ساخته شده است. این سنگ از کانی های بی آبی چون پیروکسن، الیوین و فلدسپات تشکیل شده است. ماگماهایی که دارای ترکیب بازالتی اساساً خشک و بدون آب هستند و به ندرت میزان آب آن ها را ۰٫۱% درصد فراتر می رود. بنابراین ماگمای بازالتی در اثر ذوب خشک سنگ های سازنده ی گوشته ی فوقانی ایجاد می شود.
ماگمای آندزیتی:
آندزیت و معادل بیرونی آن یعنی دیوریت بیشتر در قاره ها یافت می شوند. پس باید چنین نتیجه گرفت که ماگمای آندزیتی بر اثر ذوب بخشی پوسته ی قاره ای ایجاد شده است.
خط ممتدی که در دور تا دور اقیانوس آرام رسم شده است، خط آندزیت نام دارد. این خط در واقع دو ناحیه را که در یکی سنگ آندزیتی یافت می شود و در دیگری آندزیت وجود ندارد از هم جدا می کند.
ماگمای آندزیتی عمدتاً بر اثر ذوب بخشی بازالت مرطوب ایجاد می شود. این ماگما در صورتی که در داخل زمین جامد و متبلور شود، سنگی به نام دیوریت و اگر به سطح برسد، سنگی به نام آندزیت را می سازد.
ماگمای گرانیتی:
گرانیت و معادل خروجی آن ریولیت منحصراً در قاره ها یافت می شوند. آتشفشان های فعال دارای گدازه ی ریولیتی نیز تنها در قاره ها یافت شده است. علاوه بر این ها همراه با گدازه های ریولیتی همواره مقدار زیادی آب وجود دارد. سنگ های گرانیتی نیز حاوی مقدار قابل توجهی از کانی های آبدار مثل میکا و آمفیبول اند. بنابراین، خاستگاه ماگمای دارای ترکیب گرانیتی باید در داخل پوسته ی قاره ای بوده و نحوه ی تشکیل آن نیز به نحوی با ذوب مرطوب همراه باشد.
تبلور در محفظه ی ماگما
جزئیات مربوط به شرایطی را که منجر به تبلور طبیعی کانی ها می شود، می تواند از روی بافت سنگ های حاصله تشخیص داد و به این ترتیب است که می توان مسیر تکامل تدریجی یک ماگما به سنگ آذرین را مشخص کرد.
توالی تبلور( سری واکنش بوون)
یکی از پیشگامان بررسی های آزمایشگاهی مربوط به ذوب و انجماد بوون است . این دانشمند توانست با ارائه ی یک نمودار ساده بسیاری از پیچیدگی های ظاهری مربوط به نحوه ی تبلور و انجماد کانی ها را در ماگما از پیش پای بردارد.
در سمت چپ سری بوون توالی واکنش های ناپیوسته ای که منجر به تشکیل کانی های آهن و منیزیم دار می شود و در سمت راست آن توالی واکنش های پیوسته ای که در اثر آن انواع پلاژیوکلازها درست می شود، نشان داده شده است.
کانی هایی که در سری واکنش بوون نزدیک به هم قرار گرفته اند، معمولاً در یک سنگ واحد یافت می شوند و در مقابل کانی هایی مثل کوارتز و پلاژیوکلاز کلسیم دار که در نمودار دور از هم قرار گرفته اند، به ندرت در یک سنگ آذرین همراه هم یافت می شوند.
بطور کلی نوع کانی هایی که ابتدا تشکیل می شوند، به ترکیب ماگما و دما و فشار آن بستگی دارد.
تفریق ماگما
فرآیند تبلور ماگما الزاماً عکس فرآیند ذوب شدن آن نیست. زیرا بدلیل عوامل مختلفی ممکن است در طول فرآیند سرد شدن یون هایی به ماگما اضافه گردیده یا از آن خارج شود.
به این ترتیب یک ماگمای واحد ممکن است بسته به گستردگی این فرآیند، که تفریق ماگمایی نام دارد چند سنگ آذرین مختلف را بدست می دهد.
افزوده شدن یون ها به ماگما معمولاً توسط فرآیند هضم و خروج آن ها توسط فرآیند جدایش گرانش مواد جامد یا خروج تحت فشار سیال باقیمانده انجام می شود.
فرآیندهای آتشفشانی
طبق طبقه بندی کندی، تمام سنگ هایی که به نحوی با آتشفشان مربوطند، حتی اگر در زیر سطح زمین متبلور شده باشند، به مجموعه ی آتشفشانی تعلق دارند.
تقسیم بندی ماگماها، گدازه ها و سنگ های آتشفشانی را به صورت های متفاوتی می توان انجام داد. یکی از ساده ترین روش های طبقه بندی و شناسایی ویژگی های این مواد استفاده از فراوان ترین اکسیدهای آن ها یعنی اکسید سیسلیسیم است.
ماگماها و گدازه ها و سنگ هایی که مقدار فراوانی از این اکسید دارند اسیدی خوانده می شود و با کم شدن مقدار سیلیسیم به ترتیب نام حدواسط و بازی را به خود می گیرند.
میزان سیلیسیم هر گدازه ای عامل مهمی در گرانروی آن است.
محصولات آتشفشان:
موادی که از یک آتشفشان خارج می شود به سه صورت گاز، مایع و جامدند. آن قسمت از مواد که به صورت مایع خارج می شود و در سطح زمین جریان می یابد، گدازه نام دارد . دسته ای از مواد آتشفشانی که به صورت درات ریز و درشت جامد یا نسبتاً جامد و بر اثر فعالیت های انفجاری از هانه به هوا پرتاب می شوند تفرا نامیده می شوند. گازها ممکن است به تنهایی یا همراه با مواد مایع از جامد از آتشفشان خارج می شوند.
منشأ آتشفشان ها:
با استفاده از نظریه ی زمین ساخت ورقی می توان فعالیت های آتشفشانی را توضیح داد.
جایی که دو ورقه از هم دور می شوند، گدازه ی بازالتی از فاصله ی ایجاد شده مابین آن آن ها خارج می شود و این چیزی است که در آتشفشان های بستر اقیانوس ها و نقاطی که از خشکیها مثل جزیره ی ایسلند دیده می شود.
سنگ های آذرین
باوجود آنکه بیشتر پوسته ی زمین را سنگ های آذرین تشکیل می دهد، بدلیل پوشیده شدن بیشتر سطح زمین توسط سنگ های رسوبی، رخنمون کمی دارند.
سنگ های آذرین اغلب دارای ساختی توده ای و غیرلایه ای و یا به شکل دایک و سیل هستند. ترکیب کانی شناسی مهمترین عامل در شناسایی و نامگذاری این سنگهاست.
سنگ های آذرین با توجه به محل تشکیلشان به دو گروه اصلی «نفوذی» یا درونی و «خروجی» یا آتشفشانی تقسیم می شوند. سنگ های آذرین درونی معمولاً بافتی درشت دانه دارند و سنگ های بیرونی دارای بافتی ریز دانه یا شیشه ای هستند.
بافت سنگ های آذرین
سنگ های آذرین بر اساس بافت و ترکیب شیمیایی که دارند نام گذاری می شوند. بافت یک سنگ آذرین اطلاعات زیادی از محل تشکیل آن می دهد؛ اینکه در زیر پوسته و به صورت یک سنگ آذرین درونی و یا بر روی پوسته و بصورت یک سنگ آذرین بیرونی تشکیل شده است.
ترکیب شیمیایی سنگ آذرین هم اطلاعات خوبی درباره ی اصل و منشأ ماگما و چگونگی تکامل آن قبل از تبلور، می دهد.
بافت به اندازه، شکل، میزان تبلور و نحوه ی رشد بلورها در کنار یکدیگر گفته می شود. بافت ها به همراه نوع و مقدار کانی ها، مهمترین نشانه های تشخیص و نامگذاری سنگ های آذرین اند.
مجموعه ای از مشخصات ازجمله بلورهای درهم قفل شده، ترکیب کانی شناسی و رابطه ی سنگ با محیط اطرافش می تواند آذرین بودن سنگ را به اثبات برساند.
اندازه ی بلورها در سنگ های آذرین متغیر است و ممکن است بسیار ریز و میکروسکوپی تا بسیار درشت و گاه غول آسا باشد. اندازه ی دانه ها در این سنگ ها به دو عامل وابسته است: یکی تعداد هسته های اولیه تشکیل دهنده بلورها در ماگما و دیگری میزان مهاجرت یون ها به سوی این هسته ها در طول فرآیند تبلور.
در شرایطی که تعداد هسته های اولیه ی بلورها زیاد باشد، تعداد زیادی بلور کوچک در مجاورت هم درست می شود. ولی اگر تعداد هسته ها کم بوده و دور از هم قرار گرفته باشند درصورتی که مهاجرت یون ها امکان پذیر باشد، تعداد کمی بلور درشت به وجود خواهد آمد.
بطور کلی هرچه مهاجرت یون ها بیشتر باشد بلورها بیشتر رشد می کنند. میزان مهاجرت یونی در ماگما وابسته به گرانروی و سرعت سرد شدن آن است. حرکت یون ها در ماگمای روانتر به مراتب سهلتر از جابجایی در یک ماگمای ناروان و دارای گرانروی زیاد است. بطور کلی اگر همه ی شرایط دیگر یکسان باشد ماگماهای روانتر سنگهای آذرین درشت بلور تری را به دست می دهند. علاوه بر آن حتی در ماگماهای ناروان نیز اگر زمان سرد شدن به اندازه ی کافی طولانی باشد میزان مهاجرت یون ها زیاد شده و بلورهای درشت تری حاصل می شود. در مقابل هرچه یک ماگما سریعتر سرد شود بلورهای حاصل ریزتر خواهد بود. سنگ های آتشفشانی با سرعت زیادی سرد شده اند لذا اگر از ماده ی مذابی با روانی زیاد نیز چشمه گرفته باشند، ریزدانه اند. در مقابل، سنگ های نفوذی آهسته تر سرد شده اند و از این رو درشت دانه ترند.
گروهی از سنگ های آذرین، که بلورهایشان آنقدر ریز است که با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند، دارای بافت نهان بلورین (Aphanitic) هستند. ولی سنگ هایی که کانی هایشان با چشم غیر مسلح قابل رؤیت است بافت « آشکاربلورین» (Phaneritic) دارند.
بافت های آشکار بلورین را می توان برحسب اندازه بلورها به سه گروه تقسیم کرد:
- درشت دانه: دانه هایی درشت تر از ۵ میلی متر
- متوسط دانه: دانه هایی بین ۲ تا ۵ میلی متر
- ریزدانه: کوچکتر از ۲ میلی متر تا حد رؤیت چشم
بافت گروهی از سنگ های آذرین که قطر بلورهایشان بیش از ۵ سنتی متر است « پگماتیتی » نامیده می شود. سنگهای پگماتیتی جزء سنگ های نفوذی بوده و احتمالاً ازماگمای حاوی آب زیاد تشکیل شده اند. آب زیاد گرانروی ماگما را می کاهد و در چنین محیطی یون ها به سادگی به سمت هسته های اولیه بلورها حرکت کرده و بلورهای درشت بوجود می آورند.
بافتی که دارای دو دسته بلور ریز و درشت است، درواقع دو سرعت متفاوت سرد شدن را نشان می دهد، «پرفیریتیک» نام دارد. در این بافت بلورهای درشت تری که بر اثر سرد شدن آهسته ی ماگما درست شده اند « فنوکریست » و بخش ریزدانه ای که سریعتر سرد شده « خمیره » نام دارد. به سنگ آذرین دارای بافت پروفیریتیک اغلب « پُرفیری» گفته می شود.
برخی از گدازه ها آن اندازه سریع سرد می شوند که هسته ی بلورها فرصت تشکیل نمی یابد و یون ها قبل از آنکه بخشی از ساختمان یک کانی متبلور شود در جای خود منجمد می شوند. بنابراین در سنگ حاصل کانی مشخصی دیده نمی شود. به چنین سنگی غیر متبلور یا بی شکل گفته می شود. این سنگ ها که به سرعت سرد شده اند اغلب رنگی تیره دارند و « شیشه ی آتشفشانی » نامیده می شوند. در گروهی از ماگماها نیز ممکن است در ابتدا بلور تشکیل شود و در مراحل آخر، به دلیل سرد شدن سریع، باقیمانده ی ماگما به شیشه تبدیل شود. این نوع بافت آذرین که بخشی از آن بلورین و بخشی شیشه ای است بافت شیشه ای بلورین یا « ویتروفیریک» نامیده می شود.
در زمان فوران آتشفشان، خروج گازها، سنگ حاصل را متخلخل و اسفنجی می سازد. در مواردی نیز ممکن است خروج گازها حالتی انفجار گونه داشته باشد. در چنین شرایطی گدازه خرد می شود و به صورت ذرات ریزی، تاحد خاکستر، به هوا پرتاب می شود. ذرات جامد گدازه که به هوا پرتاب شده اند به تدریج و همانند سنگ های رسوبی در دریا یا در محیط های خشکی رسوب می شوند. بافت این سنگ ها که از یک طرف منشأ آذرین داشته و از طرفی به صورت سنگ های رسوبی ته نشین می شوند، « آذرآواری» (پیروکلاستیک) گفته می شود. ذرات ریز آذر آواری ممکن است پس از ته نشست بر اثر گرمایشان به یکدیگر جوش بخورند و گروهی از سنگ های آتشفشانی به نام « توف ها» را بسازند.
از سخت شدن ذرات درشت آتشفشانی، گروهی از سنگ ها به نام « آگلومرا» ایجاد می شود. به طوری کلی به کلیه ی موادی که به صورت جامد از دهانه ی آتشفشان به هوا پرتاب و به صورت مواد آذرآواری برجای گذارده می شوند « تفرا » گفته می شود.
طبقه بندی سنگ های آذرین
طبقه بندی سنگ های آذرین به روش های مختلفی انجام می شود. از نظر ترکیب کانی شناسی سنگ های آذرین را معمولاً بر مبنای مقدار کانی های آهن و منیزیم دار و کانی های فلدسپات پتاسیم دار و پلاژیوکلاز سدیم دار باشند. این سنگ ها معمولاً کوارتز هم دارند. در مقابل سنگ های « مافیک » حاوی پلاژیوکلازهای کلسیم دار و مقدار زیادی کانی های آهن و منیزیم دار هستند. مقدار کوارتز و فلدسپات پتاسیم دار این سنگ ها ناچیز است. دسته ی سوم سنگ های « اولترامافیک» اند که تقریباً به طور کامل متشکل از کانی های آهن و منیزیم دار و مقدار جزئی فلدسپات اند. سنگ های فلسیک به دلیل ترکیب کانی شناسی خاصشان، از رنگ روشنتر و چگالی کمتری نسبت به سنگ های مافیک و اولترا مافیک برخوردارند.
بطور کلی سنگ های آذرینی که بیش از همه در سطح زمین یافت می شوند و نقش زیادی در افزایش دانش ما درباره ی نحوه ی کار فرآیندهای طبیعی دارند، در سه گروه می توان جای داد:
سنگ های بازالتی(معادل درونی آن گابرو)
سنگ های گرانیتی( معدل درونی آن ریولیت)
سنگ های آندزیتی( معادل درونی آن دیوریت)
سنگ های بازالتی
بازالت و گابرو مجموعاً ۷۵% سنگ های آذرین پوسته ی زمین را تشکیل می دهند. این سنگ های مافیک عمدتاً متشکل از فلدسپات های پلاژیوکلاز و یکی یا دو پیروکسن و مقداری کمتری الیوین یا کوارتز اند. بازالت معمولاً خاکستری تیره تا سیاه و ریزدانه است، ولی اگر تیغه ای نازک از آن در زیر میکروسکوپ مطالعه شود به خوبی می توان بلورهای فلدسپات های پلاژیوکلاز طویل را که در کنار بلورهای نامنظم پیروکسن رشد کرده اند مشاهده کرد.
بازالت متخلخل سنگ پا مانند را « اسکوری» می گویند. توف بازالتی نوعی توف تیره رنگ است که از به هم چسبیدن ذرات آذر آواری درشت تر « آگلومرای بازالتی » درست می شود.
گابروها معادل درونی بازالت اند و در نتیجه درشت بلورند. رنگ گابروها معمولاً تیره و سیاه رنگ است، ولی با توجه به مقدار و رنگ پلاژیوکلازشان ممکن است رنگ سنگ تغییر کند. فراوانی گابروها به مراتب کمتر از بازالت هاست.
سنگ های گرانیتی
سنگ های گرانیتی پس از بازالت ها فراوان ترین سنگ های آذرین اند. « گرانیت » و معادل بیرونی آن « ریولیت » جزء سنگ های فلسیک اند و عمدتاً از فلدسپات پتاسیم دار، پلاژیوکلاز سدیم دار و کوارتز درست شده اند. علاوه بر این ها برخی از کانی های آهن و منیزیم دار مانند میکای سیاه (بیوتیت) و آمفیبول نوع هورنبلند نیز به مقدار کمتری در سنگ های گرانیتی یافت می شود. گرانیت ها معمولاً سنگ هایی به رنگ روشن هستند که بسته به نوع فلدسپات پتاسیم دارشان ممکن است به رنگ سفید، خاکستری یا صورتی دیده شوند. در گرانیت بلورکانی ها همه قابل رؤیت است و به سادگی می توان آن ها را از روی مشخصات ظاهریشان تشخیص داد. بلورهای گرانیت اغلب شکل هندسی مشخصی را نشان نمی دهند.
گروهی از سنگ های گرانیتی که بلورهای بسیار درشتی دارند « گرانیت پگماتیتی » نامیده می شوند.
معادل خروجی گرانیت، ریولیت نام دارد که سنگی سفیدرنگ است. بلورهای کانی ها را در ریولیت، معمولاً نمی توان تشخیص داد. ریولیت ها ممکن است دارای بافت های مختلفی باشند. ریولیت شیشه ای « ابسیدین » نامیده می شود. « سنگ پا » نمونه ی متخلخل و سفنجی ریولیت یا آندزیت است. ریولیت ها ممکن است بصورت « توف ریولیتی » نیز دیده شوند.
سنگ های آندزیتی
« آندزیت ها» و هم ارز درونی آن ها، یعنی « دیوریت ها» ترکیب شیمیایی، رنگ و کانی شناسی حد واسط بین سنگ های گرانیتی و بازالتی دارند. سنگ های این گروه عمدتاً خروجی اند. توده های نفوذی دیوریت به مراتب نادرتر از گرانیت و گابروست.
فلدسپات پلاژیوکلاز حد واسط، آمفیبول و پیروکسن از مهمترین کانی های این سنگ هاست. بافت آندزیت ها ممکن است به صورت شیشه ای، توفی، متخلخل و یا پرفیریتیک باشند.
« پریدوتیت ها» گروهی از سنگ های اولترامافیک اند که اساساً از کانی های آهن و منیزیم دار درست شده اند. فراوان ترین کانی در پریدوتیت ها اولیوین است.