پشت نویسی عکس قدیمی‌تر | اهواز قدیم | خوزستان قدیم

   اهواز قدیم | پشت نویسی عکس قدیمی‌تر

 پشت نویسی عکس قدیمی‌تر : در یک روز تابستانی فراموش نشدنی که حرارت گرما فوق‌العاده زیاد بود ، همراه دوست عزیز علیرضا اورک این عکس را در پارک اهواز در کنار رود کارون گرفته‌ام. جلوی هتل رویال استوریای اهواز (عکس در استوری پیج) . تشکر از جناب نصراله داودی عزیز و پسرشون برای ارسال عکس . شما هم عکس های قدیمی خودتون رو مجددا بازسازی کنید و برای ما بفرستین

محمدرضا صفاریان‌ معروف به رضا چاچا که بوقچی مطرح | اهواز قدیم

رضا چاچا

محمدرضا صفاریان‌ معروف به رضا چاچا که بوقچی مطرح تیم ملی بود و یکی از نمادهای فوتبال خوزستان محسوب می شد . یادش گرامی ‌ رضا چاچا در سال هزار و سیصد و بیست و دو در اهواز به دنیا آمد و علاقه فراوانی به فوتبال داشت. ابتدا توپ جمع کن بود ولی خیلی زود با رفتن به یک دوره آموزش آمادگی جسمانی به عنوان ماساژور وارد تیم های فوتبال شد. او ماساژوری تیمهای خوزستانی، تیم پاس تهران و تیم ملی را در کارنامه خود دارد. زمانی در کنار رودخانه کارون در زمین هایی که بعدها به زمین های خاکی رضا چاچا معروف شد، فوتبال بازی می کرد و بازیکن قابلی بود اما نتوانست به عنوان بازیکن فوتبال برای خود اسم و رسمی به هم بزند ولی به عنوان ماساژور با خیلی از بزرگان فوتبال ایران کار کرد. حتی با تیم ملی به جام جهانی آرژانتین نیز رفت. .

محمد صادقی فرزند شایسته ایران و خوزستان از بهترینهای فوتبال دهه پنجاه شمسی | اهواز قدیم

اردوی تیم ملی‌ در یکی‌ از هتلهای تهران، دو تا از بهترین بچه های اهواز در عکس حضور دارند . رضا قفلساز و محمد صادقی . محمد صادقی فرزند شایسته ایران و خوزستان از بهترینهای فوتبال دهه پنجاه شمسی , عضو تیم ملی با کارنامه ای درخشان در عرصه ملی که از آن جمله , میتوان به حضور در جام جهانی آرژانتین - المپیک مونیخ - جام جهانی کوچک ( تورنمنت استقلال برزیل ) و همچنین حضور و گلزنی در تورنمنت جشن هفتاد و پنجمین سال تاسیس باشگاه رئال مادرید و در عرصه باشگاهی نیز : قهرمانی دو دوره جام تخت جمشید - قهرمان جام اسپندی و .. با کلکسیونی از عناوین و افتخارات , دارای جایگاهی ارزنده در تاریخ فوتبال ایران است . رضا قفلساز رضا قفلساز دروازه بان نامی ایران و باشگاه پاس از بهترین دروازه بانان دهه پنجاه شمسی ایران است که علیرغم شایستگی های بسیارهرگز به آنچه که شایسته او و توانایی هایش بود نرسید شاید اگر او جرسی یکی از تیمهای سرخابی را بر تن خویش داشت سالها سنگربان اول تیم ملی می بود . رضا قفلساز پر افتخار ترین دروازه بان ایران در مسابقات جام تخت جمشید است و صاحب اولین رکوردسته نگاه داشتن دروازه بمدت هفتصد و نود و چهار دقیقه که هنوز که هنوزه پس از گذشت بیش از چهل سال یک رکورد کم نظیر در سطح فوتبال باشگاهی ایران و آسیاست . او بعنوان دروازه بان اولین تیم حاضر در مسابقات جام قهرمانی جوانان آسیا در بانکوک انتخاب میگردد رایکوف سرمربی وقت تیم ملی جوانان به اهواز آمده بود تا به آبادان رفته و یک دیدار دوستانه برگزار کنند و در اهواز بر سر تمرینات گمرک اهواز حاضر میشود و زمانی که رضا قفلساز و توانایی هایش را میبیند نمیتواند بی تفاوت بگذرد و هر طور شده او را با خود به آبادان میبرد و سپس از همانجا با خود بدون آنکه اجازه بازگشت به منزل را داشته باشد به تهران می آورد . چند روز بعد او مرد اول دروازه تیم ملی در بانکوک است ....

 

محمد صادقی فوتبالیست خوزستانی در دهه 50

نوشابه فروشی فلکه راه آهن اهواز | اهواز قدیم | خوزستان قدیم

 نوشابه فروشی فلکه راه آهن اهواز | اهواز قدیم | خوزستان قدیم

تیم فوتبال کارگر اهواز قدیم دوران طلایی فوتبال خوزستان | اهواز قدیم | خوزستان قدیم

  •  تیم فوتبال کارگر اهواز
  • دوران طلایی فوتبال خوزستان
  • سال 1350
  • نفر چهارم ایستاده از سمت چپ مرحوم پدرم منصور شاغولی(ضیاغم)
  • با تشکر از پسرشون جناب امید شاغولی(ضیاغم) عزیز بابت ارسال عکس
منبع : پیج اهواز قدیم

منوچهر سالیا | آبادان قدیم | خوزستان قدیم

استاد منوچهر سالیا،مردی که آبادان را برزیلی کرد

آبادان چه طور برزیل شد‌! در آخرین روزهایی که لیگ فوتبال ایران «تخت جمشید» نام داشت، به پیشنهاد دهداری بر روی نیمکت صنعت نفت می‌نشیند تا ساختار را در مجموعه اصلی آبادانی‌های ایران تغییر بدهد، از تغییر در رنگ پیراهن تا تغییر در سن بازیکنانی که قرار بود برای صنعت نفت به میدان بروند. صنعت نفت جوان شد و بعد از بازی دادن به حسون -عبدالرضا برزگری- استعداد کشف‌نشده‌ی فوتبال ایران در آن سالها، شماره ۱۰ آبادان را هم -بعد از حسین بهاریان-بر تن علیرضا فیروزی کرد تا با این اعتقاد که بهترین نمره فوتبال این شهر باید بر تن خوشرنگ‌‍پوستان سیاه باشد، به تساوی کرامت انسان‌ها احترام بگذارد.و حالا که علی فیروزی «مولر» است، عزیز دسترس «سوکراتس» و برزگری سلطان دریبل ایران، جایز نیست انگلیس باشیم و آرژانتین؛ زرد بپوشید تا «برزیل» شویم؛ و سالیا این تصمیم را گرفت و این خواست او باعث شد که تا همین امروز شعارهای اصلی سکوهای استادیوم آبادان«نه قرمز، نه آبی، فقط زرد طلایی» و «آبادان برزیلته» باشد.نترسید، من هستم جوان‌ها داشتند آرام آرام به بزرگان فوتبال ایران تبدیل می‌شدند که صدا آمد؛ صدایش خوش‌آهنگ نبود؛ نه شبیه بیدارباش فیدوس بود و نه شکل صدای کفترباغی‌های بوارده. آوار گلوله بود و هوار خمپاره و فوتبال هم شبیه به ننه قاسم و ابوعبد در آبادان جنگ‌زده شد.خوف نکرد؛ منوچهری که در ۱۰ سالگی مرد شده بود از جنگ نمی‌ترسید، پدر بودن را ادامه داد و فریاد زد که نمی‌گذارم بمیرید، نمی‌گذارم فراموش شوید.صنعت نفت را در شیراز زنده کرد. می‌گفتند بومی نیستید و باید بروید از انتهای فوتبال استان شروع کنید؛ رفتند، شروع کردند، بردند و آنقدر قهرمان شدند که یادشان رفت جنگ است.  به عشق او و به حرمت نام صنعت نفت از تمام ایران، فوتبالیست آبادانی به شیراز سرازیر شد تا تصمیم منوچهر بر زمین نماند؛ و او نگذاشت که بمیرند، نگذاشت که فراموش شوند.تا آنجا پدر بود که علی فیروزی گفت:«سال‌های سختی را را در جنگ گذراندیم ولی این سختی با در کنار سالیا بودن برایمان ساده می‌شد و احساس نمی‌کردیم از آبادان خارج شده‌ایم.» یا این که عزیز دسترس قید پیشنهاد ۲۰۰ هزار تومانی پرسپولیس را زد تا در شیراز کنار سالیا و صنعت نفتش باشد.خلیل صالحی، مدیرعامل آبادانی سالهای دورتر باشگاه برق شیراز هم از آن روزها گفت و سالیا را مظلوم‌ترین مرد فوتبال آبادان نامید.